بیشتر از اینکه بنویسم، به این فکر میکنم که چهقدر میخوام بنویسم و چیها میخوام بنویسم. هی عنوان نوشتهها رو بالا و پایین میکنم و بعد اینقدر توی ذهنم میجومشون که مثل آدامس خرسی تو دهنم آب میشن و طعمشون برمیگرده و حالم رو بههم میزنه و مجبور میشم تفشون کنم بیرون.
برای اومدن به بیان مجبورم فیلترشکن روشن کنم، با وایفای اینطوریه فقط و من هیچوقت اینترنت همراه ندارم. اون موقعی که تصمیم گرفته بودم بیشتر اینجا بنویسم، یهو اینطوری شد.
کاش یه فکری به حال خودم بکنم.