خب من توی این مدت، به سه تا پست خیلی مفید در رابطه با کنکور برخوردم. این پست درمورد کنکور هنر و این پست و این پست درمورد کنکور ریاضی. راستش این‌قدر که به نظرم این سه تا پست جالب بودن که با این‌که هیچ‌کدوم مربوط به رشته‌ی خودم نمی‌شدن، همه رو تا ته خوندم؛ بعضا چند بار. :دی بعد به این فکر کردم که منم اگر رتبه‌م خوب شد و نتیجه‌ی خوبی گرفتم، بیام و از کنکور انسانی بنویسم، چون ندیدم کسی قبلا این کار رو بکنه. (البته که احتمال این‌که کسی نوشته باشه و من ندیده باشم خیلی بیشتره، فلذا اگر جایی چیزی دیده‌ید بگید تا من اینجا لینکش کنم.)

خلاصه، می‌خواستم بنویسم اما حس می‌کردم که به اندازه‌ی این سه تا پستی که نام بردم، نه دانش و اطلاعات دارم و نه قلمم خوبه. :دی ولی خب دیگه دارم می‌نویسم دیگه، شما کم و کاست‌ها رو به بزرگی خودتون ببخشید.

اول یه سری نکته‌ی کلی که به نظرم می‌رسه رو می‌گم و بعد می‌رم سراغ مطالعه‌ی درس‌های مختلف.


لازم نیست خودتون رو تو اتاقتون زندانی کنید. 
در این مورد، سارا درهمی تو همون پستی که اشاره کردم خیلی خوب و کامل توضیح داده. کلا به نظرم حتی اگر مربوط به رشته‌تون نمی‌شه، یه نگاه به اون سه تا پستی که گفتم بندازید. مخصوصا سارا درمورد مقدمات و کلیات و... خیلی حرفای خوبی زده به نظرم. 
چیزی که آدم تو تمام سال کنکورش می‌شنوه، اینه که تو این مدت خودت رو قرنطینه بکن، از همه‌ی سرگرمیا و فلان و بیسار فاصله بگیر، بعد که کنکورت رو دادی بشین هر کار دوست داشتی بکن!
به نظر من این قضیه هم درسته و هم غلط.
خلاصه بخوام بگم اینه که، سرگرمیای مناسبی برای خودتون پیدا کنید. 
مثال می‌زنم. من تو سال کنکورم یه مدت معتاد بازی کوییز آف کینگز شده بودم. یعنی صبح ظهر شب، یه‌سره داشتم بازی می‌کردم. (تازه فقط این نبود، معتاد دو سه تا بازی شده بودم به طور همزمان. این از همه پررنگ‌تر بود.) هی همه بهم می‌گفتن که بی‌خیال شو و پس درست چی و فلان و بیسار، ولی من پیش خودم این‌طوری توجیه می‌کردم که خب بالاخره آدم سرگرمی هم نیاز داره. تا این‌که یه روز بعد از کلی فکر و دعوا و فلان، از رو گوشی‌م همه‌ی این‌جور بازیا رو حذف کردم و بعد دیدم که عجب، من هنوز زنده‌م! به نظر من اون یه سرگرمی نامناسب بود. چیزی که باید طبق گفته‌ی همه ترکش می‌کردم. بهم آرامش نمی‌داد، خستگی‌م رو کم نمی‌کرد. در واقع فقط بهم دلهره‌ی اضافی می‌داد و وقتم رو می‌گرفت و چشمام رو خراب می‌کرد. به نظر من، این‌جور چیزا رو واقعا برای یه مدت بذارید کنار.
در مقابل، یکی دیگه از چیزایی من مجبور بودم به خاطرش با همه دعوا کنم، کتاب خوندن بود. همه می‌گفتن که تو این یه سال دور کتابای غیردرسی رو خط بکش، بعد می‌ری سراغشون. ولی من نمی‌تونستم. یه مدت تلاش کردم و واقعا حالم بد بود. مهم نبود که روزی پنج دقیقه یا دو روز یه بار، ولی من نیاز داشتم بدونم که می‌تونم برم سراغ کتابام تا آرامش داشته باشم. این برای من یه سرگرمی مفید بود که داشتنش کمکم می‌کرد بزرگترا هم اگر بدونن به مرور زمانی می‌رسه که دیگه واقعا نمی‌تونی بخونی، بی‌خیالت می‌شن. همون‌طوری که من بعد از عید دیگه تقریبا مطالعه‌م خودبخود صفر شد.
خلاصه این‌که، بنا بر این نیست که تو سال کنکور ریاضت بکشید. من تو اون مدت مطالعه‌م رو داشتم، فیلم و سریالم رو داشتم، موبایلم و چت و فلان رو داشتم؛ من حتی یاد گرفتن یه زبان جدید رو تو اون مدت شروع کردم! قطعا این‌طوری یه کم کار آدم بیشتره و نیاز داره که تعادل ایجاد کنه، ولی به نظر من با محروم کردن خودت از همه‌چیز، ضربه‌ی بدی می‌خوری که لزوما ارزشش رو هم نداره.

برای شروع کردن دیر نیست. 
خیلیا به این فکر می‌کنن که خب اگر تو سال دهم نخونده‌م یازدهم دیگه دیره. تابستون دوازدهم که خیلی دیره. اگر تابستون هم نخونده باشم که دیگه کارم تمومه. 
اشتباهه. 
شما هر وقت شروع کنید، می‌تونید. (قطعا منظورم شب و هفته‌ی کنکور نیست، ولی خب.)
من تو کل سال دهم و یازدهم، خیلی درس نخونده بودم. ادبیات و فنون رو تا حد خوبی چرا، یه کم هم جغرافی، ولی همین. درگیر المپیاد بودم و اصلا وقت درس دیگه‌ای نداشتم. تو عید سال یازدهم، رسیدم یه دور کل دینی دو سال رو بخونم. توی یه ماهِ مونده تا دوازدهم، نشستم و کتابای اقتصاد و ریاضی و روان دو سال گذشته رو یه مقدار مرور کردم. یه کوچولو هم جامعه و فلسفه منطق خوندم، ولی خیلی کم. دیگه هرچی درس خونده بودم، تو خود سال تحصیلی بود.
پس اگر کنکوری هستید و شروع نکرده‌ید، نگرانی بابت گذشته رو کنار بذارید و زودتر شروع کنید چون هنوز وقت دارید.
اما برای بچه‌های دهم و یازدهم، آیا برای کنکور انسانی لازم داریم که از دهم یه عالمه درس بخونیم و تست بزنیم و خودکشی کنیم؟ نه واقعا. فقط تلاش کنید سر کلاس‌هاتون حاضر باشید و چیزایی که معلم درس می‌ده رو همون موقع به ذهن بسپرید. غرق شدن تو برنامه‌های مدرسه و امتحانای تشریحی و فلان و بیسار و فراموش کردن کنکور به طور کامل، اشتباهه؛ ولی کلا کنار گذاشتن مدرسه هم به نظر من درست نیست. مخصوصا که تاثیر معدل حالا بیشتر هم شده. 
زمانی که مطالعه می‌کنید رو بیشتر صرف دروس یاد گرفتنی مثل ریاضی و فنون و عربی بکنید، برای دروس حفظی بعدا هم وقت هست. بعضی چیزا رو باید همون موقع یاد بگیرید. اگر تابع از دهم براتون جا نیفته، تو یازدهم خیلی به مشکل برمی‌خورید. اگر چیزی رو متوجه نمی‌شید، برید سراغ معلمتون. اگر معلمتون خوب نیست، از دوستاتون بپرسید. اگر اونا هم بلد نیستن، کافیه تو گوگل یه سرچ ساده بکنید تا یه عالمه جزوه و کلیپ و فلان و بیسار رایگان پیدا کنید. پس تنبلی نکنید و نذارید چیزی براتون گنگ بمونه. 

هزینه‌های کنکور رو برای خودتون و خانواده‌تون تبدیل به غول نکنید. 
من به همه می‌گم که پول خرج کردن زیادی برای کنکور کار اشتباهه. بسته‌های معلم خصوصی و مشاورای آن‌چنانی و این‌جور چیزا رو بی‌خیال بشید. تنها چیزی که نیاز دارید براش هزینه کنید، کتاب تست و آزمونه. حتی همینا رو هم می‌تونید رایگان پیدا کنید، ولی خب از لحاظ قانونی و اخلاقی و شرعی اشکال داره. پس لطفا کتاب‌ها و آزمون‌ها رو دانلود نکنید، یه کنکور پیزوری ارزششو نداره. یا بخرید، یا بی‌خیال شید. می‌دونم قیمتا بالا رفته و آدم زورش میاد یا اصلا ممکنه توانش رو نداشته باشه، ولی الان دیگه می‌تونید کتاب‌ها رو با قیمت خیلی پایین‌تر دست‌دوم بخرید، از دیوار یا کنسل یا کمدا، مرکز تبادل کتاب یا جاهای دیگه. من بیشتر کتابام رو دست‌دوم خریدم. تقریبا همه‌ی کتابای گاج و خیلی سبز توی فیدیبو موجوده و می‌تونید خیلی ارزون‌تر نسخه‌ی الکترونیکشون رو بخرید. خلاصه که، نه رایگان دانلود کنید و نه پولتون رو بیخود بریزید تو جیب فلان موسسه و فلان آدم. اقتصادی فکر کنید. 
من هیچ کلاس کنکوری شرکت نکردم (به جز یه دوره فلسفه منطق که رایگان بود و حدود نصفش رو شرکت کردم و بعد دیدم خیلی هم به دردم نمی‌خوره)، مشاورم هم پشتیبان گزینه دو بود. با یه کم مطالعه و پرس‌وجو، می‌تونید کار خودتون رو خیلی خوب راه بندازید. 
بسته‌های حرف آخر و معلم خصوصی و فلان و بیسار رو بی‌خیال بشید. تقریبا هر محتوای آموزشی‌ای که بخواید، به صورت رایگان تو اینترنت موجوده. مخصوصا مخصوصا اپلیکیشن آلاء رو بهتون پیشنهاد می‌کنم. من هنوزم معلم ریاضی و عربی آلاء رو دعا می‌کنم، چون من رو نجات دادن. هرچی رو نفهمیدید، تندی برید تو این اپ و ویدیوش رو ببینید تا یاد بگیرید.
این رو هم بدونید که لازم نیست برای هر درس شونصد تا منبع بخرید. من تا آخر هم اصلا کتاب تست جامعه نخریدم. فقط تو یه دوره‌ی یه ماهه تو سال دوازدهم، یه کتاب تست جامع از کتابخونه مدرسه گرفتم و همه‌ش رو زدم. یا مثلا برای عربی یه دونه کتاب خریده بودم که اونم سفید موند. :دی مخصوصا اگر آزمونای گزینه رو ثبت‌نام کنید، می‌تونید از تست‌های اپلیکیشنش استفاده کنید و اصلا دیگه برای خیلی درسا به کتاب نیازی نخواهید داشت. 

حتما آزمون شرکت کنید. 
البته که به نظر من این کار توی سال دهم و یازدهم کاملا غیرضروریه، ولی تو سال دوازدهم، آزمون شرکت کردن هم به درس خوندنتون نظم می‌ده و هم بهتون اجازه می‌ده خودتون رو با بقیه مقایسه کنید. حتی اگر نمی‌خواید آزمون بدید هم، برید برنامه راهبردی یکی از موسسه‌ها رو از سایتشون دانلود کنید چون برنامه‌ریزی خوبیه و می‌تونید از روش پیش برید. 
فقط حواستون باشه نتایج آزمونا رو زیادی برای خودتون بولد نکنید. حرفم کلیشه‌ای و تکراریه، ولی اگر ترازتون پایینه یا رتبه‌تون بد می‌شه اهمیت ندید. فقط تلاش کنید از خودتون جلو بزنید. درصد ریاضی‌ت روی منفی دهه؟ خب دفعه بعد تلاش کنی برسونی‌ش به منفی پنج، به صفر. اشکال نداره اگر بقیه دارن درصدای بالای ۷۰ می‌زنن، تنها کاری که از ما برمیاد اینه که همه‌ی تلاشمون رو بکنیم. قطعا نمی‌شه به اطرافیانتون بی‌اهمیت باشید، ولی تمرکز اصلی‌تون رو روی خودتون بذارید. 
حالا چه آزمونی شرکت کنید؟ 
پیشنهاد من برای انسانی گزینه‌ی دوئه. به نظرم گزینه دو هم سوال‌هاش استانداردتره، هم تخمین رتبه‌ش خیلی دقیق‌تره و هم برنامه‌ریزی‌ش خیلی بهتره. تازه تا جایی که من اطلاع دارم، هزینه‌ش هم مناسب‌تره. تنها مزیت قلمچی، جامعه آماری وسیعشه که به نظر من ارزششو نداره. 
البته دور و بری‌هاتون رو هم یه کوووچولو در نظر داشته باشید. مثلا تو کلاس ما تقریبا همه‌ی بچه‌ها گزینه بودن و ما خیلی راحت می‌تونستیم باهم درمورد سوالا حرف بزنیم یا مثلا نتایج رو باهم مقایسه کنیم و... به نظر من که این قضیه خوب و مفید بود.
در ضمن، اگر دارید پشتیبان می‌گیرید، بهش بی‌اهمیتی نکنید. بیشتر بچه‌های ما بدون هییییچ دلیلی با نفرت از پشتیبانشون حرف می‌زدن و حتی تلفنش رو جواب نمی‌دادن. ولی من واقعا از پشتیبانم راضی بودم و توصیه‌هاش خیلی جاها به دردم خورد. 

به دوستای درس‌خونتون نزدیک‌تر بشید. 
من اولا که این حرفا رو می‌شنیدم، می‌خندیدم. می‌گفتم عین این مادربزرگایی که به معلم می‌گن بچه‌ی کلاس اولی‌شون رو بنشونه کنار یه بچه‌ی درسخون و خوش‌خط که روش تاثیر بذاره؟ 
ولی بچه‌ها، واقعا موثره. 
یکی از بهترین اتفاقایی که برای من افتاد، این بود که سال دوازدهم مدرسه‌م رو عوض کردم.
قبلش هیچ‌کس دور و بر من درس نمی‌خوند، جوری که من اگر یه روز یه ساعت درس می‌خوندم، اول احساس می‌کردم خیلی خفنم و بعد که بقیه بچه‌ها بهم می‌خندیدن و می‌گفتن که خرخونم، احساس بدی بهم دست می‌داد. 
می‌دونم که میزان تاثیرپذیری آدما از اطرافیانشون متفاوته، ولی بالاخره یه تاثیری داره. فرق می‌کنه با کسی دوست باشی که هر وقت می‌بینه داری درس می‌خونی مسخره‌ت می‌کنه و کسی که تشویقت می‌کنه باهم مطالعه‌تون رو بیشتر کنید. اگر همچین دوستی دور و برتون ندارید، یکی رو پیدا کنید. حتی تو همین بچه‌های بیان، چند تایی‌تون امسال کنکوری هستید دیگه، می‌تونید باهم لینک بشید. اگر نشد هم، من هستم. بیاید به من بگید چون منم می‌خوام درس بخونم. :دی

به بچه‌هایی با ساعت مطالعه‌های فضایی اعتنایی نکنید. 
برای موفقیت تو کنکور انسانی، به روزی دوازده ساعت درس خوندن نیاز ندارید. ساعت مطالعه‌ی من تو کل سال کنکور بالای ۱۱ نرفت، اونم به تعداد انگشت‌شماری. من از اول مهر، با هفته‌ای ده ساعت و بیست ساعت شروع کردم و ذره‌ذره بردمش بالا. بماند که روزای آخر مونده به کنکور دیگه تا حدی ول کرده بودم و دوباره رسیده بودم به هفته‌ای ده ساعت و بیست ساعت. 
همه می‌دونیم که مهم کیفیته و نه کمیت! پس نگران نباشید اگر ساعت مطالعه‌تون پایینه. تلاش کنید ذره‌ذره کیفیت و بعد کمیتش رو ببرید بالا. حتی در حد روزی پنج دقیقه.
 
اگر می‌تونید، برید کتابخونه. 
در ادامه‌ی بحث تاثیر فضا. بودن تو جایی که همه ساکتن و دارن درس می‌خونن، می‌تونه خیلی مفید باشه. 
مدرسه‌ی ما تو عید یه اردوی مطالعاتی گذاشت که تو قم بهش می‌گن اعتکاف علمی. :دی تو اون مدت از هشت صبح تا هشت شب مدرسه بودیم. برای من خیلی خوب بود. هم ساعت مطالعه‌م بالا رفته بود، هم تمرکزم بهتر شده بود، هم خوابم کم‌تر شده بود، هم این‌که تو زمان استراحت با دوستام حرف می‌زدم و خوش می‌گذشت. 
خلاصه که اگر امکانش براتون فراهمه، یه مدت تجربه‌ش کنید. هیچی هم نشه، خاطره می‌شه. البته به شرطی که همه‌ی زمانتون رو صرف خوش‌گذرونی نکنید که بعدا حسرتش رو بخورید. 

چند تا نکته‌ی تکمیلی. 
بچه‌ها، گوشی رو حتی‌الامکان دور کنید از خودتون. به هر زوری که می‌شه. من معتاد بودم، احتمالا هنوز هم هستم. تو اون مدت من چندین برنامه برای کنترل استفاده‌م از گوشی داشتم. برنامه‌ی blackout در زمان تنظیم‌شده گوشی‌تون رو خاموش می‌کنه و دیگه اگر خودکشی کنید هم نمی‌تونید قبل از تموم شدن اون مدت ازش استفاده کنید، به جز برای تماس‌های ضروری. برنامه‌ی action dash رو هم برای قفل کردن برنامه‌ها استفاده می‌کردم، این‌طوری که بعد از مثلا ۲۰ دقیقه‌ای که خودم تعیین کرده بودم خود‌به‌خود از برنامه می‌اومد بیرون و دیگه نمی‌ذاشت واردش بشی. 
خوابتون رو هم سعی کنید زودتر تنظیم کنید. بیشترین ضربه‌ای که من خوردم، از زیاد خوابیدنم بود. به خواب بعد از ظهر معتاد شده بودم و نمی‌تونستم واقعا. راستش راه‌حلی هم براش ندارم، آخر هم نتونستم کاری براش بکنم. یه بار تو اینترنت سرچ کردم چه‌طوری باید خواب‌آلودگی‌م رو از بین ببرم، چند تا سایت گفتن بگیر بخواب. :دیی خلاصه که تلاش خودتون رو بکنید. 
درگیر حواشی سال کنکور هم نشید! اگر خبری خیلی مهم و حیاتی باشه، بالاخره یه جوری بهتون می‌رسه. اگر نباشه هم که ارزش نداره ذهنتون رو درگیرش بکنید. من خودم سر قضیه دو تیکه شدن دفترچه اختصاصی چه‌قدرررر حرص خوردم، ولی ته‌ش چه فایده‌ای داشت حرص خوردن من؟ هیچی. فقط باید خودتون رو با شرایط جدید وفق بدید. 
اینم بگم و بریم سراغ روش مطالعه‌ی دروس.
بچه‌ها، کنکور ممکنه خیلی ترسناک و مزخرف و بیخود به نظر برسه، ولی واقعا اون چیزی نیست که فکرش رو می‌کنید. سال کنکور یکی از بهترین سال‌های تحصیلی من بود. درسته که بیشتر از هر وقت دیگه‌ای فشار روم بود، ولی واقعا سال جالبی بود. به خودتون سخت نگیرید. زحمتتون رو بکشید، اما تصویر بزرگ‌تر و هدف نهایی رو از یاد نبرید. من موافق نیستم با اینایی که می‌گن کنکور مهم نیست و فلان. کنکور خیلی هم مهمه، ولی تنها در صورتی که مسیر هدفت از تحصیلات آکادمیک می‌گذره. در غیر این‌صورت زودتر بی‌خیال کنکور شو و برو سراغ چیزی که باعث می‌شه زودتر به هدفت برسی.

بریم سراغ مطالعه‌ی دروس. 
درمورد منبع مناسب برای هر درس، بذارید همین اول بهتون بگم که اگر برای همه درس‌هاتون خیلی سبز بگیرید هم عالیه.
به قول معلم جامعه‌مون، تقریبا همه‌ی این کتابا خوبن، مهم اینه که شما بشینید بخونید و زحمت بکشید. 
پس چی شد؟ خیلی سبز برای همه‌چی، به جز تاریخ و جغرافی. من میکروی فنون رو هم داشتم و راضی بودم. یا مثلا برای فلسفه و منطق، کتاب نشر مهر و ماه هم عالیه. مشاوران رو هم همه تعریف می‌کنن، اما من نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. برای روان و اقتصاد حتما خیلی سبز بگیرید، از بین اونایی که من دیدم، با فاصله خیلی سبز بهتر بود.
درمورد تاریخ و جغرافی، راستش واقعا نمی‌دونم. چند بار رفتم سراغ کتاب خیلی سبز ولی واقعا رو اعصابم بود. تستای کاملا مسخره و بی‌ربط از زیرنویسای عکسا! ولی خب کتاب دیگه‌ای هم ندیده‌م، واسه همین نمی‌دونم چی خوبه. وقتایی که می‌خواستم واسه این دروس تست بزنم، می‌رفتم سراغ اپ گزینه‌ی دو.
حالا درمورد روش مطالعه.
 
ریاضی
درصد من تو کنکور: ۶۶
ریاضی‌ِ انسانی خیلی مهمه و در مقایسه با بقیه رشته‌ها، ساده‌ست. مسئله اینجاست که چون خود درس ساده‌ست، طبعا سطح آموزشش هم پایین‌تره. علاوه بر این‌که معمولا بچه‌های انسانی میونه‌ای با ریاضی ندارن. ولی اگر یه رتبه‌ی خوب می‌خواید، ریاضی رو دریابید.
من خودم چون ریاضی رو خیلی دوست داشتم، با خوندنش هم مشکلی نداشتم. نکته‌ای که خیلی مهمه‌، تست زدنه. خیلی تست بزنید. برای همه‌ی درسا مهمه، ولی برای ریاضی بیشتر. حتی اگر بلد نیستید، تست‌های ساده‌تر رو بزنید، تست آموزشی بزنید، خلاصه بزنید. 
یه بار یه نفر گفته بود من از ریاضی بدم میاد، باید چه کار کنم؟ جوابی که به ذهن من رسید، این بود که اگر لذتش رو پیدا کنی دیگه این خودتی که نمی‌تونی بی‌خیالش بشی. ولی چه‌طوری باید لذت ریاضی رو پیدا کنیم؟ راهی که اون موقع به اون فرد پیشنهاد دادم و بعدا خودم هم ازش استفاده کردم، این بود که بره سراغ چیزای خیلی آسون‌تر و ذره‌ذره بیاد بالا. هر بار که آدم می‌تونه یه مسئله رو درست حل کنه، یه ذره اعتمادبه‌نفسش می‌ره بالا. این چیزی بود که به ذهن من رسید. شما هم اگر راهی بلدید، لطفا تو کامنتا بگید تا بقیه بتونن استفاده کنن. =) 
راستش درصدی که من تو کنکور به دست آوردم، پایین‌تر از حد انتظارم بود. :دی من تو آزمونا درصدای بالای ۹۰ کم نداشتم. ولی خب سر کنکور وقت کم آوردم، چون اقتصاد که قبل از ریاضی رفته بودم سراغش غافلگیرم کرد و کلی وقتم اونجا تلف شد. ولی خب، بازم بد نیست پس خدا رو شکر.

اقتصاد
درصد من تو کنکور: ۷۱
درمورد اقتصاد، مشکل بیشتر بچه‌ها با مسئله‌هاست. معمولا سوالات حفظی یا حتی یادگرفتنی رو خوب جواب می‌دن، ولی به مسئله‌ها که می‌رسن، گیر می‌کنن. اول از همه بهتون بگم که بچه‌ها، اگر دهمید و معلم اقتصادتون باهاتون مسئله کار نمی‌کنه حتما ازش بخواید و اگر قبول نکرد یا هرچی، خودتون حتما برید و خوب روشون کار بکنید. برای همین بود که کتاب خیلی سبز رو پیشنهاد دادم، عملا یه جور خودآموزه.
چون ببینید، مسائل اقتصاد معمولا این‌طوری‌ان که راه‌حل سخت و پیچیده‌ای ندارن، فقط به شدت وقت‌گیرن. مسائل مالیات که دیگه هیچی، آدم رو پیر می‌کنن و کافیه یه دونه صفر اشتباه بذاری و کارت تمومه.
در این شرایط، راه‌حل چیه؟ تمرین، تمرین، تمرین. من اولا که تست اقتصاد می‌زدم، هر یه دونه مسئله ۸ دقیقه ازم وقت می‌گرفت. این در حالیه که تو کنکور شما باید ۱۵ تا تست اقتصاد که نصفشون مسئله هستن رو، در عرض ۱۰ دقیقه جواب بدید. من این‌قدر تست زدم و مسئله حل کردم که این اواخر زمانم رو به همون ۱۵ دقیقه برای ۱۵ سوال رسونده بودم. وقتی تست می‌زنید، راه‌های میانبر پیدا می‌کنید و یاد می‌گیرید چه‌طور حتی بدون کامل خوندن سوال، جواب رو پیدا کنید. بله دیگه، کنکوره.
برای سوالای یادگرفتنی هم تنها کاری که از دستتون برمیاد، اینه که تلاش کنید همه‌ی مفاهیم کتاب رو خوب درک کنید. مفاهیم اقتصادی رو اگر درک کنید، سخت فراموش می‌شن. مثلا اگر یه بار درست و حسابی مفهوم تورم رو متوجه بشید و چند بار از روش مرور بکنید، دیگه اشتباه نمی‌کنید. 
درصد من چرا پایین شد؟ به خاطر همون غافلگیری‌ای که گفتم. من ریاضی رو می‌ذاشتم که آخر سر برم سراغش، پس اولین درسی که باهاش روبرو بودم اقتصاد بود. همون سوال اول یه مسئله بود که هرچی تلاش کردم نشد به جوابش برسم. زورم هم می‌اومد، چون اومده بودم که اقتصاد رو صد بزنم! خلاصه، اشتباه کردم و وقت گذاشتم سرش و یهو دیدم به‌به، ۸ دقیقه گذشته و من هنوز سوال اولم! این قضیه یه ذره من رو به‌هم ریخت و مجبور شدم از زمان بقیه درسام یه ذره کم کنم، ولی بالاخره به هر ضرب و زوری بود خودم رسوندم. اقتصاد کنکور ما از سال‌های پیش سخت‌تر بود و من سه تا سوال رو به اجبار خالی گذاشتم. ولی شما اشتباه من رو نکنید! اگر دیدید حل نمی‌شه، ولش کنید برید! الکی غرور برتون نداره که نه من باید اینو صد بزنم. :/

علوم و فنون ادبی
درصد من تو کنکور: ۶۴
علوم و فنون، یکی از درسای خیلی موردعلاقه‌ی من بود.
همون‌طور که می‌دونید، این کتاب سه بخش داره. سبک‌شناسی، آرایه و عروض و قافیه. هرکدوم رو دونه دونه می‌گم. 
درمورد سبک‌شناسی، چاره‌ای به جز خوندن هزارباره‌ی درسا ندارید. نقطه‌ضعف من هم همین بخش بود، چون نمی‌تونستم اون‌همه اطلاعات رو به خاطر بسپرم. تو این بخش هرچی دانش ادبی‌تون بالاتر باشه، کارتون راحته. مثلا من با سبک‌شناسی دوازدهم راحت‌تر بودم، چون مال دوران معاصر بود و خیلی از اون کتابا رو خونده بودم یا با خیلی از نویسنده‌ها آشنایی داشتم. یا مثلا سبک عراقی برام ملموس بود، چون از خوندن حافظ و سعدی و مولانا لذت می‌بردم. ولی مثلا سبک هندی برام خیلی دور بود، یا سبک نثرهای کهن، چون باهاشون آشنایی نداشتم. خلاصه که اگر دانش ادبی چندانی ندارید، راهی به جز خرخونی براتون نمی‌مونه. می‌تونید رمز و این‌جور چیزا هم بذارید. من خیلی رمز می‌ساختم، ولی بعد خود رمزا رو فراموش می‌کردم. :دی همین الان می‌خواستم براتون یه مثال بزنم، ولی هرچی فکر کردم یادم نیومد. :')
آرایه. بچه‌های رشته‌های دیگه خیلی با این بخش سروکار نخواهند داشت، چون دروس عمومی حذف شده. ولی بچه‌های انسانی به خاطر فنونشون هنوز باید آرایه رو یاد بگیرن. درمورد آرایه، بهترین کاری که می‌تونید بکنید، تمرین مستمره. از همین الان، هر روز پنج تا، ده تا، هرچند تا که می‌تونید، تست آرایه بزنید. اول دونه به دونه شروع کنید، از آرایه‌های ساده‌تر مثل تشبیه. بعد سخت‌ترش کنید، استعاره و تلمیح. بعد سخت‌تر، مجاز و ایهام. وقتی رو همه‌ی اینا یه تسلط نسبی پیدا کردید، برید سراغ تست‌های ترکیبی. اگر همین‌طور مستمر تمرین بکنید، احتمالا نتیجه‌ی خوبی خواهید گرفت. 
و اما عروض، بخش موردعلاقه‌ی من! بچه‌ها، تاکید خیلی خیلی خیلی شدید دارم رو یادگیری عروض سماعی. یعنی از نون شب واجب‌تره. از همون دهم هم می‌تونید شروع کنید به یاد گرفتن و حتی دو ماه مونده به کنکور هم دیر نیست برای شروع. اگر ساختار دفترچه‌ها تغییر نکنه و مثل مال ما باشه، دفترچه اختصاصی یک به شدت فشرده‌ست. هرچی درس وقت‌گیر داریم تو این دفترچه‌ست. تو اون شرایط شما وقت ندارد بشینید دونه به دونه گزینه‌ها رو تقطیع کنید و وزن یا اختیار درآرید، باید بتونید به محض خوندن یه بیت وزنش رو پیدا کنید. من به همه این کانال تلگرام رو پیشنهاد می‌کنم، هرچند عموما به حرفم اهمیت نمی‌دن. :دی ولی خب به ضرر خودشونه. من خودم هم از همین‌جا یاد گرفتم. هشتگ‌های منظمی داره و از پایه شروع کرده. من وقتی شروع کردم، حتی وزن‌واژه‌ها رو هم بلد نبودم، اصلا نمی‌فهمیدم داره چی می‌گه. ولی همین‌طوری گوش دادم و تمرین کردم تا این‌که یه روز به خودم اومدم و دیدم یاد گرفته‌م. اصلا چیز سختی نیست، فقط یه کم تمرکز می‌خواد. وقتی پیشرفت بکنید، حتی می‌تونید اختیارات رو هم سماعی تشخیص بدید.

جامعه‌شناسی (علوم اجتماعی)
درصد من تو کنکور: ۹۳
جامعه‌شناسی درسیه که بیشتر دانش‌آموزای انسانی خیلی دوسش دارن و براشون راحته. می‌بینی حتی رتبه‌های بالای ۵۰هزار هم درصد بالایی تو جامعه دارن.
من از اون‌جایی که همیشه باید برعکس عمل کنم، سر بالا کشیدن درصد جامعه‌م چه خونِ دل‌ها که نخوردم. :') پدرم در اومد و نتیجه‌ش تو کنکور خیلی بهتر از انتظارم شد.
جامعه‌ی دهم که واقعا گلابیه، چهار تا دونه مفهوم اساسی داره که اگر اونا رو یاد بگیری، کارت راه افتاده. جامعه‌ی یازدهم سخت‌تره، ولی اگر خوب بخونی‌ش یادش می‌گیری. راستش جامعه‌ی دوازدهم یه کم سخته؛ دست‌کم برای من که این‌طوری بود. یه کم گیج‌کننده می‌شه، لیبرالیسم و کمونیسم و فلان و بیسار همه باهم قاطی می‌شن و...
یعنی براتون بگم عزیزان، برای جامعه اول باید خیلی خوب متن رو یاد بگیرید و بعد بشینید حفظش کنید. نه با یاد گرفتن خالی به نتیجه می‌رسید و نه با حفظ کردن خالی، چون سوالای جامعه ترکیبی‌ان. باید هردو طرف رو مدنظرتون داشته باشید. 
درمورد جامعه، خلاصه‌نویسی و جدول کشدن و این‌جور چیزا خیلی می‌تونه کمکتون کنه. 
سعی کنید سرعت تست‌زنی‌تون توی این درس رو به حداکثر برسونید تا بتونید زمانش رو بدید به بقیه‌ی درسای دفترچه که زمان زیادی لازم دارن.
 
عربی اختصاصی
درصد من تو کنکور: ۸۰
دروس عمومی حذف شده‌ن، واسه همین نمی‌دونم تکلیف عربی اختصاصی چی می‌شه، آیا باقی می‌مونه یا حذف می‌شه. به هر حال نکاتی که به ذهنم می‌رسه رو می‌گم.
راستش عربی در کنار دینی، درسایی بودن که ازشون واقعا بدم می‌اومد. :') هر وقت به خوندنشون یا تست زدن و اینا ازشون فکر می‌کردم، دلم می‌خواست بشینم زار زار گریه کنم.
وقتی وارد پایه دوازدهم شدم، پایه‌ی عربی‌م خیلی ضعیف بود. تو کل دهم و یازدهم نه معلم حسابی داشتم و نه خودم درس خونده بودم. اصلا یه وضعی. شانس آوردم و سال آخر یه فرشته در قالب معلم عربی نصیبم شد و من نجات پیدا کردم. 
برای یادگیری اولیه، سر کلاس توجهتون رو بالا ببرید و اگر به هر دلیلی نمی‌شه، بازم به آلاء ارجاعتون می‌دم. :دی چیزای اولیه رو که یاد گرفتید، کلیت قواعد و کلمات و غیره، بشینید تست بزنید و تمرین کنید.
یه کاری که معلمم به من پبشنهاد داد انجام بدم، این بود که بشینم هر جمله‌ای که می‌بینم رو تحلیل صرفی کنم. مبتدا کدومه، خبر کدومه، فاعل کدومه، مفعول کدومه، اعرابش چیه و... این قضیه واااقعا خیلی کمکتون می‌کنه بچه‌ها. اولش خیلی اشتباه می‌کنید، سرگیجه می‌گیرید، حالتون بد می‌شه، ولی تسلیم نشید. اگر این روند رو در کنار تست زدن ادامه بدید، حتما پیشرفت می‌کنید.

تاریخ و جغرافیا
درصد من تو کنکور: ۵۳
من تاریخ و جغرافی نمی‌خوندم و این از درصدم مشخصه. :دی
ببینید اکثر بچه‌های ما این دو درس رو به خاطر حجم خیلی بالا و ضریب پایینشون، کلا حذف می‌کردن. من جغرافی رو یه ذره بلد بودم، صدقه‌سر المپیاد، ولی تاریخ هیچ‌جوره تو مخ من نمی‌رفت. یعنی می‌رفت، ولی نمی‌موند. اصولا با حفظ کردن چیزا مشکل دارم و خب تاریخ هم بخوایم یا نخوایم بخش زیادی‌ش حفظ کردنیه. 
ولی این‌طور که بوش میاد، قراره بحث ضرایب و اینا رو بردارن که به این معنیه که باید این درسا رو هم مثل بقیه بخونید. 
جغرافی رو اگر تلاش کنید و قوانین پشت اتفاقات رو درک کنید، کارتون خیلی راحت می‌شه. مثلا روابط دما و بارش با مختصات جغرافیایی واقعا قابل‌درکه. کلا درس جالبیه به نظر من. 
درمورد تاریخ... پیشنهادی به جز خرخونی ندارم که بهتون ارائه بدم. :') برای این درس هم می‌تونید خلاصه‌نویسی بکنید، من برا بعضی درسا انجام دادم این کار رو و بد نبود.

فلسفه و منطق 
درصد من تو کنکور: ۷۰
رسیدیم به یکی دیگه از غول‌های کنکور انسانی.
بچه‌ها عموما از فلسفه و منطق (من هی بهش می‌گم منطقه و فلسف) وحشت دارن و تا حدی هم درسته. تقریبا هیچ‌وقت کسی این درس رو ١٠٠ نمی‌زنه و این قضیه خودش یه چیزایی رو به ما می‌گه.
درمورد منطق، به نظر من درسنامه‌ی خیلی سبز خیلی خوب و کاربردیه. مهر و ماه هم خوبه. درسنامه رو خیلی خیلی خوب و بادقت بخونید، کتاب رو هم همین‌طور و بعد یه عالمه تست بزنید. منطق هم یه درس مهارتیه و هرچی بیشتر تست بزنید، بیشتر پیشرفت می‌کنید. اصلا یه سری چیزا قراردادی‌ان، همه‌ی اینا با تست دستتون میاد. 
درمورد فلسفه هم ایضا ارجاعتون می‌دم به درسنامه و کتاب و تست. چیزی که تو فلسفه مهمه‌، ایجاد ارتباطه. مثلا اگر تو کتاب یازدهم اومده درمورد فلان فیلسوف یونانی حرف زده، شما باید بتونید عقایدی که تو کتاب دوازدهم اومده رو درست به اون فرد موردنظر ارتباط بدید. باید یه مطالعه جامع و کامل داشته باشید. این‌طوری نیست که آدم بگه خب دو درس رو می‌خونم هرچی تست از همونا اومد می‌زنم، چون خیلی وقتا تستا ترکیبی می‌شن، حتی ترکیب بین فلسفه و منطق. خلاصه که موقع مطالعه ذهنتون رو باز بذارید و هی خودتون رو به چالش بکشید. جدول و خلاصه می‌تونه مفید باشه، هم می‌تونید تو کتاب تست ببینید و هم می‌تونید خودتون بکشید. به هر مبحثی که رسیدید، قبلیا رو مرور کنید. چه‌طوری؟ مثلا رسیدید به مبحث خدا در فلسفه، بشینید هرچی درمورد عقاید فلاسفه‌ی مختلف درمورد خدا یاد گرفته‌ید رو یه دور برای خودتون معرفی کنید. از ارسطو و افلاطون، تا دکارت و کانت و هیوم، تا ابن‌سینا. این‌طوری همه‌چیز رو بهتر درک می‌کنید.

روان‌شناسی
درصد من تو کنکور: ۸۱
رسیدیم به درس آخر.
روان‌شناسی هم از اون درساییه که اکثر بچه‌ها دوسش دارن و خوب می‌زننش. آیا لازم به ذکره که من توش افتضاح بودم؟ :') یعنی هر کار که می‌کردم درصدم بالا که نمی‌اومد هیچ، پایین هم می‌رفت. شاید اگر یکی دیگه بود خیلی راحت صد می‌زد، ولی من با همین درصد هم کلی به خودم افتخار می‌کنم. :دی
درمورد این درس هم به نظر من باید مثل جامعه عمل کنید. یعنی اول مفاهیم رو خیلی خوب یاد بگیرید و بعد نکات ریزش رو حفظ بکنید. مرور زیاد و تست زیاد هم می‌تونه خیلی مفید باشه. من در طول چند ماهی که برای کنکور می‌خوندم، بالای ده بارکل کتاب روان‌شناسی رو مرور کردم. تستای خیلی سبز رو دو بار زدم و یه بار هم کتاب تیزشیم مشاوران رو از اول تا آخر زدم. خلاصه که اگر شما هم مثل منید که بعیده، بدونید که با مطالعه‌ی چندین و چند باره می‌تونید درصد نسبتا خوبی رو به دست بیارید. 

نکات تکمیلی
تست زدن فراموشتون نشه، اصلا. 
از خالی گذاشتن سوال‌ها نترسید، بهتر از منفی زدنه. 
تلاش کنید درس‌ها رو دوست داشته باشید. می‌دونم سخته و گاهی نمی‌شه اصلا، ولی تلاشتون رو بکنید. می‌تونید از تکنیک‌های کتاب روان‌شناسی‌تون استفاده کنید؛ اهمیت‌های درس رو برای خودتون یادآوری کنید و... 
اگر می‌بینید سرعتتون پایینه‌، هول نکنید. با تمرین بهتر می‌شه. 
برنامه‌ی روتین داشته باشید. بگید آقا جان من هر شب، یه ربع تست عربی می‌زنم، یه ربع تست آرایه، یه ربع هم عروض کار می‌کنم. حالا بسته به نیاز خودتون دیگه. ولی این روتین داشتن خیلی خوب و مهم و موثره. 

اینم از این، تموم شد. 
اصلا نمی‌دونم کسی حوصله‌ش می‌کشه این‌همه رو بخونه یا نه! :دی خیلی امیدی ندارم. 
به هر حال، من سعی کردم چیزایی که به نظرم مفید بوده رو بگم. لطفا اگر شما هم چیزی به ذهنتون می‌رسه که بقیه می‌تونن استفاده کنن، این پایین بگید.
اگر هم این پست به نظرتون به درد کسی می‌خوره، بدید که بخونه. :دی
اگر هم سوالی داشتید که من می‌تونستم جواب بدم، تعارف نکنید و همین پایین بپرسید. خوشحال می‌شم بتونم کمکی بکنم. 
۲۰ ۰