_ بعدش چی شد؟

_ همین دیگه، پل کوفتی خورد شد. ریخت تو رودخونه.

_ حالا چی کار می کنی؟ چی می شه؟

_ چی می شه؟ [صندلی جلوی دستش را بالای سرش برده و به گوشه ای پرتاب می کند] چی می شههه؟؟ نمی دونم! تنها چیزی که به ذهنم می رسه کد مورسه.

_ ...

_ می دونی دستگاهش رو باید از کجا خرید؟

_ دستگاه چی؟

_ مورس دیگه، اسم دستگاهش یادم نیست.

_ نه، نمی دونم.

_ خداااااااا [همان طور که نعره می زند دستانش را دو طرف سرش گذاشته و موهایش را به طور قرینه می کند]

۱۱ ۰