من بریدم از همه آدمای دورم
نیاز نیس بزنی دس به اره
تو چشماتو ببند و ترمز نگیر
من فرمونو می چرخونم سمت دره
تو یه ثانیه، یه چشم به هم زدن
همه اون خاطره ها می شه تموم
ولی بم قول بده اگه نرفتم
خودت دستتو فشار بدی زیر گلوم
چون من احتیاج دارم به یه خواب سنگین
به یه بیهوشی محض، به یه راه فرعی
به یه دوز بالا از مورفین و اغما
به یه تراژدی، به یه داستان غمگین
به یه بازی که فکر نکنم به نباختنش
به اون زندگی ایده آلی که نساختمش
به به فرار از خود لعنتیم
و فردایی که از امروزم یه نواخ تره.
دستمو بگیر
دستمو بگیر
دورم کن
دورم کن
از اینجا،
از اینجا

اکسیژن
جیز بند
۳ ۰