چند وقت پیش free bird توی این پست انیمیشن Klaus رو معرفی کرد.
اون روز که فائزه گفت براش فیلم و انیمیشن دانلود کنم و یه لیست ردیف کرد از فیلمایی که تا الان هزار بار دیده بود، بهش کلاوس رو نشون دادم و گفتم میخوای اینو بگیرم؟ با کلی تردید قبول کرد.
از اون روز دوباره بازی کثیف "من هر روز و به مدت دو سال این فیلم رو میبینم تا وقتی که همه شما تمام دیالوگهاش رو حفظ بشید و حال همه ازش بهم بخوره" رو شروع کرده.
ولی بهتون پیشنهاد میکنم که ببینیدش، یه انیمیشن خیلی قشنگ و بامزه، پر از امید و قشنگی...
تاکید میکنم که حتما دوبلهش رو ببینید چون بامزگی رو چندین برابر کرده بود. دوبلهش هم بهروز بود، مثلا یه جاش جسپر میگفت: "حتی با بنزین سه تومنی مردم دست از مسافرت برنمیدارن. از اون طرف انگار تو این گرونیا همه بیشتر میرن مهمونی، مردم خل شدن زده به سرشون!"
داستان تبدیل شدن بابانوئل، به بابانوئله. اینقدر موقع دیدنش خندیدیم و ذوق کردیم از قشنگیش که نگو.
جسپر که شخصیت اصلیه، یه پستچیه. در واقع یه پسر لوس و پولدار، که پدرش به عنوان پستچی فرستادهتش به یه جزیره دورافتاده و سرد و وحشتناک تا یه ذره آدم بشه و بهش میگه یه سال وقت داره تا ششهزار تا نامه رو به اسم خودش مهر کنه و از اون جزیره ارسال کنه تا بتونه به زندگی سادهش برگرده. وقتی جسپر به اون جزیره_اسمیرنزبرگ_میرسه، میبینه که جزیره از دو تا قبیله تشکلی شده که از همون اول اول دنیا، باهم دشمن بودن. هیچکس هم نامهای برای ارسال کردن نداره.
شخصیتای دوستداشتنی و نازی داره. مخصوصا بچهها خیلی کوچولو و خوردنیان!
جدا از داستان جالبش، مدل گرافیک و انیمیشنش هم خیلی جذابه. من این طرح و این نوع رو ترجیح میدم به مدلی که پیکسار و دیزنی استفاده میکنن. (اسم هیچکدوم رو بلد نیستم و حتی نمیدونم که اصلا بهشون میگن "مدل" یا نه.)
موسیقی متنش هم جالب بود. یهجاش جسپر میره با یه بچههه حرف میزنه و تهدیدش میکنه_بیشتر توضیح نمیدم که اسپویل نشه_و وقتی داره برمیگرده، آهنگ پسزمینه داره میگه: "that's what you get when you mess with the postman!"
خلاصه پیشنهاد میکنم از دستش ندید.
دانلود. (مطمئن نیستم دوبلهش همونی باشه که من دیدم)
این دومی، اسمش هست twelve suecidal teens.
توی سایتهای فارسی، ترجمه کردن "خودکشی دوازده نوجوان"، البته این ترجمه غلطه. سوئسایدال، یعنی فردی که تمایل به خودکشی داره. یعنی دوازده نوجوان که تمایل به خودکشی دارن. جالب اینه که من یه خرده گشتم و معادلی برای این کلمه توی فارسی پیدا نکردم. یعنی معادلای جالب و خوشآهنگی نبودن، مثلا خودکشیگرا!
داستان فیلم از جایی شروع میشه که میفهمیم یه وبسایت ساخته شده و دوازده تا نوجوون در اون ثبتنام کردن. یه سری اطلاعات سری درمورد یه بیمارستان متروک به اونها داده شده تا در یه روز و ساعت خاص، خودشون رو به اون بیمارستان برسونن و دستجمعی خودشون رو بکشن. کسایی که از زندگیشون خسته شدن.
اولش برام خستهکننده بود. ریتم آروم و کندی که حوصلهم رو سر برد و چند جا زدمش جلو، اما به شما پیشنهاد میکنم که این کار رو نکنید، چون نکتههای مهمی از همون اول فیلم و لابلای جزئیات حوصلهسربر نشون داده میشن.
اینطوری نیست که من بخوام خودم رو بکشم یا چیزی، اما فکر میکنم اگر اگر اگررررر یه روزی به فکر این کار بیفتم، دلیلم مشابه دلیل آنری خواهد بود، شماره هفت.
درکل شخصیتهاش برام جالب بودن. از رفتاراشون، قیافهشون، دلیلشون برای تصمیم به ادامه ندادن زندگی... خوشم اومد.
شماره سه، اون دختر موصورتی، به نظرم از آدماییه که هر روز دور و برمون میبینیم. دلم واسهشون میسوزه. من دست برداشتم از فکر کردن به این که من بهترم از بقیه، چون به موسیقی پاپ ایرانی گوش نمیکنم. تازه چند روزه به این نتیجه رسیدم، و دیگه اینطوری بهش فکر نمیکنم.اما خب هنوز دلم برای آدمایی مثل شماره سه میسوزه. آدمایی اینقدر... اینقدر سطحی. تا این حد غرق شدن تو عشق کسی که نمیدونه تو وجود داری، اونم این مدلی... هیچوقت درکش نکردم. همیشه برام غریبه و خب، احمقانه بوده.
ولی دیدن این فیلم هم پیشنهاد میشه.
پ. ن. اگر بخواید، جفت این فیلمها توی فیلیمو موجود هستن و میتونید از اونجا ببینیدشون.