_میدونی یاد چی افتادم؟
+چی؟
_یاد اون روز آخر قبل از شروع امتحانای هشتم، که تو سرویس گریه کردم و به کوردیلیا گفتم: من اگه سال دیگه پیشتون نباشم خودمو میکشم.
+خب؟
_خب این که من الان زندهم، خودمو نکشتم.
+همینه دیگه، آدما کنار میان.
_من کنار نیومدم. از بحث کردن خسته شدم.
+اینم خودش یه مدل کوتاه اومدنه.
_شاید، شاید...