من از بچگی آرزو داشتم که فوبیا داشته باشم.
چه می دونم، ترس از فضای بسته ای، ارتفاعی، سرعتی، چیزی...اما خب نداشتم... تا این که امروز فهمیدم منم فوبیا دارم!
این قدر خوشحال شدم.. حالا نه زیادم خوشحال نشدم، دارم پیاز داغشو زیاد می کنم.
تازه یه اسم باکلاسم داره: ترایپوفوبیا.
مثلا فکر کن، یه جا نشستی هرکی داره از فوبیاها (!) یی که داره حرف می زنه. تو هم با یه ژست شیک می گی: آره، منم ترایپوفوبیا دارم. حالا چی هست؟
آدمایی که مبتلا به این ترس هستن، از دیدن سوراخای کنار هم و نامنظم چندششون می شه، حالت تهوع و یا میگرن می گیرن و اینا.
متاسفانه نمی تونم عکس اون چیزا رو بذارم چون واقعا حالم بد می شه.
البته من یه نوع خفیفشو دارم. کارم به میگرن و اینا نمی کشه، حالت تهوع می گیرم و به طرز وحشتناکی مورمورم می شه.
مثلا یادمه یه بار کلاس نمی دونم سوم یا چهارم بودم. تو حیاط مدرسه داشتیم با دوستم خوراکی می خوردیم، بعد اون تو ظرفش خیار حلقه حلقه داشت. به منم تعارف کرد، اومدم بردارم، دیدم خیاراش سوراخن. دیدید؟ یه سری خیارا نمی دونم چشونه، سمی و خراب و مریض و انام نیستنا، اما وقتی حلقه شون می کنی یا برش عرضی می زنیشون، یه سری سوراخ سوراخای کوچولو توشون هست.
اون اولین باری بود که من از این خیارا می دیدم. با این که بوش پیچیده بود و اینا، هر کاری کردم نتونستم بخورمشون! خیلی بدجور مورمورم شد، حتی الانم که دارم اینو می نویسم دارم عین مار به خودم می پیچم، چون مورمورم می شه. اییی...آره خلاصه، اگه سرچ کنید، یه سری عکسا و اینا میاره که می گه مثلا اگه با دیدن اینا مورمورتون بشه و اینا، ترایپوفوبیا دارید.
برید امتحانش کنید، بیاید باهم پز بدیم که فوبیا داریم.
واسه پست بالایی کاملا درکت میکنم ..
منم یه دوست 7 ساله داشتم که بین دوستی من و یه پسر تازه به دوران رسیده .. اونو انتخاب کرد ...اولش قبولش سخت بود ولی الان یذرم مهم نیست برام چون دوستای بهتری پیدا کردم